شاید همگی در زندگی روزمرهٔ خود متوجه نوسانهای زیادی شده باشیم. گاهی این نوسانها آنقدر پایین و بالا میشوند که آدم نمیداند حرف کدام را قبول کند. حرف نوسانی که گاهی به سمت پایین میرود و حرف از ناامیدی میزند و یا حرف آن را که مدام خود را به سمت بالا میکشاند و از پیشرفت خود راضی است.
نوسانها با توجه به اتفاقات روزمره ما ایجاد میشوند. اتفاقهایی که گاهی خواب و خوراک را از آدم میگیرند یا اتفاقهایی که باعث میشوند تا خواب و خوراک ما نیز عالی بشود.
این روزها نوسانهای زندگیام بالا و پایین میشود. حرف کدام را قبول کنم. گاهی آنقدر سردرگم میشوم که برای یک روز تمام کارهایم را رها میکنم. رها میکنم و تنها به دنبال کشف معنای حقیقی دلخواهت در آن لحظهها میروم. اما به راستی من چه میخواهم.
تمام کتابهایی که امروز خریدم را دوست دارم. برای خریدشان امروز و فردا میکردم. امروز صبح تصمیم گرفتم تا هرطور شده کتابهای خود را تهیه کنم. مخصوصاً آنهایی که برای این روزها لازم و ضروری است.
با خرید این کتابها ساعاتی دلگرم بودم و نوسان خوب من به اوج خود رسید. قوی و با اعتماد به نفس میدانستم که میخواهم با این کتابها چه اطلاعاتی را به دست بیاورم.
اما طولی نکشید که فکری من را از عرش به فرش آورد. فکری که این روزها درگیری زیادی به خانه من مهمان کرده است.
برای رهایی، رهاسازی از آن دغدغهٔ فکری، دوباره بعد از دو ساعتی به کتابهای تازه خریداری شده پناه آوردم. هیچ چیز به اندازهٔ کتاب حال خوب را به من هدیه نمیدهد. تلاش کردم تا آنها را ورق بزنم و از همه تشویشها رهایی یابم.
آن دوستهای نو رسیده به من کمک کردند تا در کمال ناباوری به خوابی عمیق فرو بروم. خوابی که یک هفتهای است از من سلب شده است.
اگرچه نتوانستم صفحههای زیادی بخوانم، اما همان چند صفحه هم کار خودش را کرد. آرامش سلب شده را به من برگرداند. آرامشی از جنس درک شدن، از جنس همدلی کردن.
کتابها ساخته و پرداختهٔ نویسندگانی هستند که به دنبال انتقال معنا بودهاند. نویسندگان انتقال معنا را دوست دارند، چون رسالت خود را در دنیا اینچنین میبینند. رسالتی که در ابتدا تنها با خواندن کتابهای متعدد و مناسب پایهگذاری میشوند.
با کتابهایم راحت هستم. کسی نمیتواند خللی در ارتباط من با آنها ایجاد کنند. دوستانی هستند که تماماً در تکاپویی مفید سیر میکنند. آنقدر تلاش میکنند تا عمق درک وجودی یک انسان را به او نشان دهند.
کاش این جملهها یادم بماند. کاش یادم بماند که چنین آرامشی میتواند برای من همیشگی باشد. چنین آرامشی میتواند همیشه همراه من باشد اگر من بخواهم.
کاش بتوانم نوسانهای زندگی را با غنیمتشمردن فرصتهای کوتاه برای مطالعهٔ کتابهایم مدیریت کنم.
چقدر نوشته هاتون دلنشینه 😊🌷
چقدر خوبه که ادم به کاری که انجام میده تا این حد علاقه داشته باشه
ممنون از نظر شما، لطف دارید🙂🌷